خاطرات شب عملیات از زبان یکی ازهمرزمان شهید
من به اتفاق برادر اصغر مبارکی و تعداد دیگری از برادران اعزامی از بسیج مبارکه از جمله شهید حمزه بابایی، شهید حسین فخاری، شهید سعید قریشی و چند نفر دیگر از برادران که در همان عملیات اسیر شدند در چادرهای واقع در تپه های رقابیه مستقر و آماده عملیات بودیم، حدود ۹ کیلومتر با جنگل موسوم به انقر که بچه های جهاد سازندگی از جمله شهید حاج رضا نصوحی در آنجا مستقر و مشغول خاک ریز زدن بودند فاصله داشتیم، ساعت۱۰ شب به ما آماده باش داده شد. در آن شب به یاد ماندنی اصغر در پشت سر همه بچه ها با سر دادن شعارهایی مانند:رزمندگان، رمزتان پیروز،به فرموده امام خمینی ما آماده شهادتیم به همه ما روحیه ای دو چندان میداد و پس از دو ساعت پیاده روی و رزم بی امان و شهید و مجروح شدن تعدادی از همرزمان،بین من و اصغر فاصله افتاد و برادران آزاده مشاهده نموده بودند که اصغر با تیر مستقیم دشمن که به پیشانی او خورده بود به شهادت رسید.
یادش گرامی و روحش شاد و راهش پر رهرو باد